شعر رایانه ای | بیگول
  • خدمات ما
  • 0

    شعر رایانه ای

    گفتگوی چند سیستم

    چند سیستم در میان یک کافی نت

    ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍پیش از کاربران گرم گفتگو بودند

    سیستم یک و دو و سه و چهار

    درمیان مغازه در چهار سو بودند

    سیستم یک گفت به  یاران آیا

    کاربران از وقت خود بهره  جویند؟

    این جوانان مجذوب فن آوری

    در میان مباحث از آن سخن گویند؟

    سیستم دو بگفت غافلی ای دوست

    این جوانان  از مرحله بس دورند

    این جماعت تنبل و بیزار از کار

    روز و شب در راه معرفت کورند

    ز تنها سوژه ای که  سخن  نگویند

    علم و دانش و کار و ورزندگی است

    روز تا شب در پشت سیستمها سخن

    به بیهوده گویند، این چه زندگی است؟!

    سیستم سه گفت آری  ای سه  یار عزیز

    هنر کاربران من  چت کردن است

    روز تا شب چو این کار بسیار کنند

    بعد از آن وقت خوردن و خفتن است

    من ندیدم در میان خلق جهان هرگز

    هنری بهتر از این هنر جوانان را

    هم عمر گرانمایه را  به هدر دهند

    هم که بر باد دهند دین و ایمان را

    سیستم چهارهم  با  تاسف بسیار

    سر خود  تکان داد و با شرم گفت

    هنر کار بران من نیز کارهایی است

    که نباید گفت  آن را بلکه نهفت

    سیستم یک گفت ای  سه یار شفیق

    هر چه در هارد   درد دل بود نهان

    جملگی شما یک به یک باز گفتید

    پس دگر چه ماند که من  کنم عیان

    #برچسب

    [xyz-ips snippet=”share”]

    برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
    پشتیبانی