از کتاب شانه های پیاده رو نشر آثار برتر ( تیلابختیاری) واژه ها بی رحم ترین قاتلان زمینند روزی هزاربار تورا درمن حک میکنند و هربار گم می شوند میان بغضهایم می لغزند میان لبهای بهم…
آفرینش؛ زیباست،زیباتر از پرواز،زیباتر از لبخند و زیباتر از نوای هر آهنگ…. ویرانی؛ تاریک است،تاریکتر ازسیاهی شب،تاریکتر ازگودال سرنوشت و تاریکتر از ژرفای عمیق آب. صلح و جنگ دو واژه آشنا و غریبند،واژگانی که هم…
مصریان باستان به دنیای بعد مرگ معتقد بودند، تا حدی که از زندگی دنیوی بیشتر برایشان اهمیت داشت و مراسم ویژه ای را نیز برگزار می کردند زندگی بعد از مرگ در مصر باستان مراسم مربوط…
کمی حوصله…. کمی شعر…..🍂 . طفلی بیچاره و ساده دل دنیای قشنگی می داشت رابطش با آدمان گویا درختی می کاشت چُنان آدمی گر میشود در ذهن و خیال دگران زمانی بوده باشد زلال و سیال…
دلم می خواست کنارم باشی! خورشید هر صبحم باشی سپیده دم هر روزم باشی ای دوست عزیزم باشی کزین دوستی چه کسی بالاتر است؟ ز دوستیم ناراضی بودی؟ حال که رفتی بازم گوشه ی قلبم جا…
به نام خدا خسته بودم؛ خسته از دیروز، خسته از امروز و در فکر خستگی فردا؛ سرفرود آورده بودم . چرا به ناگاه خاطرات رنگین کودکی ام همانند صحنه های سیاه و سفید فیلم های قدیمی…
مقدمه ادبیات گفته ها و نوشته های ظریف و زیبا با هدف نشان دادن رهنمودها و ارشاداتی در راه سعادت جامعه و آسایش نسل فعلی و پیشرفت آینده است. در قلمر و زندگی انسان آثار ادبی…
زیر برگهای کل کاغذی غرق در شادی بود. صدای پیچش برگها، دیدن تلالو آفتاب از بین شاخهها، رقص گلبرگها. موسیقی زنده جاری در رگهای گل، جاری در رگهای او. شور و غوغایی بود. او میخواند برای…
مترسک عزیزم باران میبارد , همان عاشق دلباخته چیز عجیبی برایم می آموزد او عاشق خاک است ولی سنگ هارا نیز در آغوش میکشد دوست داشتن را با عشق اشتباه نگیر فرق زیادیست میان این دو…
بخش اول مترسک جان ای کسی که زندگی ات به زندگی کلاغ ها پیوند خورده است روزی خواهی فهمید که چقدر عاشق کلاغ هایی بودی که آنها را برای تو دشمن نامیده بودند.
1.جنگ بابل(593ق): این جنگ بین کوروش کبیر و بابلی ها صورت گرفت. در این جنگ، کوروش فاتح شد،همه یهودیان را آزاد نمود و با اسیران و مغلوب شدگان با محبت رفتار کرد. این جنگ یکی از…
تک درختی کنار جادهی زندگی بودم. روز به روز بزرگتر شدم و بزرگیم را از کسی دریغ نکردم، شاخ و برگهایم را در اختیار گنجشکهای دوست گذاشتم تا در حوالیم آشیانه کنند. ریشههایم را در اعماقِ…