هنر ادبیات | بیگول
  • خدمات ما
  • 0

    هنر ادبیات

    ادبیات هنر است. و لازمه‌ی این هنر خوب خواندن و خوب نوشتن. درک لازمه این موضوع بی‌شک مطالعه همراه با نوشتن و یادداشت برداریست که همان خوراک روزانه‌ی ذهنی ماست. به بیانی دیگر اگر خوب خواندن را بلد باشیم و آن را خوب بنویسیم خوب نوشتن شکل خواهد گرفت.

    خواندن نوعی دیگر از نوشتن در هنر ادبیات است. اما به کمک زبان سر. چه بسا نوشتن آن روی کاغذ این خواندن را عمیق‌تر خواهد کرد. از نظر من ادبیات در گروه این دو شاخه شکل گرفته است. خواندن و نوشتن. بدون خواندن هیچ نوشته شده‌ای در دنیای ادبیات شکل نخواهد گرفت و بدون نوشتن هیچ خوانده شده‌ای توسط دیگران مطالعه نخواهد شد.

    ادبیات را می‌توان ادب، دانش، بینش، آمادگی و تولید محتوا دانست. ادبیات در انتها به تولید محتوا ختم خواهد شد. و هیچ محتوایی بدون دانش و بینش شکل نخواهد گرفت. دانش را می‌شود همان مطالعه ما در نظر گرفت و بینش را می‌توان در قالب نوشتن پیدا کرد. با بینش که همان نوشتن است می‌‌شود کاملتر شد و آمادگی که شروع دوباره‌ی مَنِ حقیقی است باعث می‌شود ترس و نتوانستن را دور بیندازیم.

    ما روزانه 24 ساعت ذهنمان مشغول موضوعات متفاوت است و به هرجایی می‌‌پرد. اما آیا همان طور که حدس می‌زنیم می‌نویسیم؟ زمانی که تفکرات خویش را روی کاغد پیاده کردیم هیچ تغییری در آن احساس نخواهیم کرد؟ یا چیز به آن اضافه نمی‌کنیم؟

    نوشتن در ادبیات بخشی است غیر قابل پیش بینی تا زمانی که ننویسی و وارد دنیای آن نشوی نمیدانی چه شکل خواهد گرفت. این را بعد از تجربه چند ماهه خود می‌گویم. هر ثانیه در نوشتن چیز جدیدی شکل می‌گیرد که در نهایت به خواندن منجر می‌شود. حقیقتا تا نوشتنی نباشد خواندنی شکل نخواهد گرفت. خوانده‌های امروز نوشته‌های دیروزند. بنابراین ادبیات یک حوزه کاملا گسترده وغیرقابل پیش بینی است. که دو جز اصلی خواندن و نوشتن، شمای کلی آن را تشکیل می‌دهند. بدون نوشتن و خواندن بی‌‎شک ادبیاتی شکل نخواهد گرفت.

    [xyz-ips snippet=”share”]

    برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
    پشتیبانی