راننده من | نوشته آهنگین و هنری | بیگول
  • خدمات ما
  • 0

    راننده من | نوشته آهنگین و هنری

    دلنوشته و متن زیبای راننده من

    دختری از جنس من دست می زد و می رقصید , دوست دارم نوشته ها آهنگین باشند , زگیلی در رویایی ناتمام , آرزوهایی کشته شده , زندگی تمام نشده‌ , جملات فعل ندارند , خدا لعنتت کند , اقا شما فعل می خری؟

    فعل هایم را دزدیده اند , کارتونی به گردنم آویزان است , از تمام سیم ها متنفرم , سردی سیم دور گردن , فعل ها از کارتون فراری , نه آدامس نمی فروشم.
    دمپایی های خالی , اتاق بی فرش , یک دختر پرتقالی , من نارنگی دوست دارم. صدایی نازک , موهای بلند و لخت و خوش رنگ , من هم دختر بودن را دوست دارم.
    بنفش ها در پس زمینه , مدرنیته آمده روی کار , ابزورد بزن به رنگ نقاشی , زندگی ات چرک است و کثیف , قواعد , قوانین , مگر رانندگی ست؟

    آه بزن به من , یک راننده بدبخت دعایی , برایت دعا می کنم. همه رضایت می دهند. فقط ماشینت را یک تک پا بیاور , آدرسم در کوچه عقاقی هاست. آنجا که ماشین یار پارک شده و من از پنجره توخالی با حفره ای پر شده می نگرم به او که یک دیوار فاصله دارد با من و بین این دیوار دو دنیاست.
    نه آدرس یار را نمی دهم من یک ناجی می خواهم راستی دقت کرده ای! فعل ها برگشته اند به جملات انگار دارم جان می گیرم. ای راننده بیا و تنه ام را بکوب به ماشینت تا پرت شوم هوا مثل توپ بچگی ها تو مرا می زنی زمین من می روم هوا نمی دانم تا کجا می روم.
    چقدر ادبی! شاید ابزورد نه ابزورد نیست.من بکت نیستم من حتی خودم نیستم.عین ماشین تایپ شده ام.گاهی می خواهم خودم را هم بالا بیاورم.من این زندگی را هم بالا می آورم.شاید در…

    نه , می ترسم. حالا دارم خودم می شوم , از آن اشفتگی ذهن به محدوده تنگ و تاریک خودم می رسم , به خط قرمز دست هایم روی موبایل , به خطوط میان جاده ی زندگی , آه من کجای این سرزمین ایستاده ام؟ یک راننده بیاید به من بگوید.

    مهسا طاهری

    #برچسب

    [xyz-ips snippet=”share”]

    برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
    پشتیبانی